در حوالی من

اینجا یک من می‌نویسد...

در حوالی من

اینجا یک من می‌نویسد...

از نوشتن و بس!

جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ

از این به بعد با خودم قرار می‌گذارم هر وقت دلم گرفت بیشتر بیام بنویسم. نه اینکه چیز خاصی هم بنویسم یا مثل نویسنده‌هایی که دوست دارم، باشم. بلکه نوشتن را از این جهت دوست دارم که هروقت هم نوشته‌ام، حال و هوایم را متعادل کرده. به من قدرت بیشتری بخشیده. رفتارهایم تعدیل پیدا کرده است. 

از مزایای نوشتن هر چه بگویم کم است. نوشتن را آنقدر دوست دارم که از مزایایش همین بس که ذهنم را کمی سرو سامان داده است. زیبایی‌های زندگی را برایم دو چندان کرده است. 

البته وقتی نمی‌نویسم دلم می‌گیرد، دوباره سگ سیاه افسردگی به سراغم می‌آید. اعتماد به نفسم را از دست می‌دهم. چیزی انگار در درونم کم است که باعث می‌شود وقتی نمی‌نویسم حالم را بدتر از پیش می‌کند. 

حالا می‌فهمم که برای من نوشتن بسیار هم مفید است. 

  • ۰۲/۰۹/۱۰
  • یک من

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در حوالی من

وَ ”جهان ” چه کوچَک می شود،
آن گاه که تو در این حوالی باشی!
درست به اندازهٔ ”چَشمهایت”،
به اندازه ”نگاهت” !
وَ ”جهان ” چه زیبا می شود،
آن گاه که تو اینجا باشی!
درست شبیه ”تو” می شود..!